در روند تاریخی فرقه های کاذب نباید از نقش مهم و اساسی یهود چشم پوشی نمود. فرقه های نوظهور در جهت تحقق سلطه جهانی یهود در تمام ابعاد ی، فرهنگی و معنوی قدم بر می دارند. گاردون میلتون با اشاره به نقش یهودیان در به وجود آمدن عرفان های نوظهور می‌گوید: با اینکه جمعیت یهودیان نسبت به دیگر ادیان کم است اما معمولاً یا پایه‌گذار ادیان جدید هستند یا به ادیان جدید وارد می‌شوند»۱ افکار حاکم و ایدئولوژی این فرقه ها به صورت تحریف شده از سایر ادیان بزرگ می باشد که ویژگی های جوامع غربی همچون نسبی گرایی، هیچ انگاری، شالوده شکنی، فردگرایی، اباحی‌گری، سکولاریسم و.را با لباس معنویت و در قالب ادیان به مردم عرضه می کنند.



هم چنین، ریشه ی این جنبش ها را می توان در بعد از دوران رنسانس نیز جستجو کرد که مردم را به بهانه مدرنیته شدن در جهل مدرن غرق کردند و علم را برای بشر کافی و وافی جلوه دادند. عملکرد کلیساها و دیدگاه حاکم بر مسیحیت و پاسخ انحرافی نظریه پردازان غربی به امیال فطری انسان، زمینه سوء استفاده برخی سردمداران قدرت را ایجاد نمود و عرفان های کاذب را برای خدمت به استعمار وارد میدان کرد. تا جایی که این عرفان ها را در جهت گرایشات معنوی بشر و به سمت اهداف خود به کار برند.

عرفان های نوظهور میل فطری انسان ها را که همان خداجویی بشر و میل رسیدن به کمال نامحدود است و به صورت یک نیاز خود را نشان می دهد با پدیده های مادی پاسخگو هستند. آموزه های این فرقه ها همه ابعاد گسترده ی انسان را مد نظر نمی گیرد و در چند بعد انسان را محدود می کنند. حتی کرامت انسانی، اصلی غیر قابل قبول در این عرفان ها است.

ادامه مطلب


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین جستجو ها