رکاب ۳ (خانم)

از اتاق خواب بیرون می آید و سلام کرده و نکرده، می نشیند مقابل تلوزیون. کنایه میزنم:
-علیک سلام! صبح شمام بخیر! منم خوبم!
میزند شبکه خبر و سرش را کمی به سمتم برمیگرداند:
-سلام! خوبی؟
با شنیدن اضطراب صدایش اخم میکنم:
-مگه قرار نبود توی مرخصی گوشیو بذاریم کنار؟
بی آنکه نگاهم کند میگوید:
-چشم! ببخشید! دیگه تکرار نمیشه!
صدای تلوزیون را بلندتر میکند تا من هم بشنوم:
-حمله تروریستی به مجلس شورای اسلامی و حرم مطهر امام خمینی(ره). در اثر این حمله که داعش آن را برعهده گرفته، تا کنون ۱۰ نفر از هموطنانمان به شهادت رسیده اند.
لیوان شیر گرم را دستش میدهم و میگویم:
-اینو که صبح تاحالا چندبار اعلام کرده! دیر بیدار میشی از اخبار عقب می افتی!
با دقت زیرنویس را میخواند. صدای تلوزیون را کم میکنم:
-پس دو ماه داشتین چکار میکردین جناب؟!

ادامه مطلب


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها